نویسنده: دکتر بهرام گرامی
یادداشت: پس از انتشار کتاب گل و گیاه در هزار سال شعر فارسی و مقالۀ بلند گیاهان تورات و کتاب گیاهان در قرآن، این یادداشت کوتاه، حاصل کندوکاوی در انجیل است.
کتاب مقدّس (Holy Bible) دارای دو بخش متمایز به نام عهد عتیق (Old Testament) و عهد جدید (New Testament) است. در میان عامّۀ ایرانیان، اوّلی معروف به تورات یا کتاب آسمانی دین یهود و دوّمی معروف به انجیل یا کتاب مقدّس دین مسیح است. از جهت کمّی، انجیل کمتر از نصف تورات است. انجیل در لغت عبرانی به معنای بشارت است و تسمیۀ این کتاب بر وجه بشارت بهشت به مؤمنان است. انجیل کتابی مشتمل بر ذکر احوال و اقوال و معجزات و سایر افعال یسوع یا در واقع زندگینامۀ او از ولادت تا زمان صعود است که توسط افراد مختلف نوشته شده است.
اناجیل اربعه توسط چهار تن بهطور جداگانه طی پنجاه سال پس از عیسی تألیف شده است:
۱. انجیل متّی (Matthew)، توسط متّی از حواریین و شاگردان یسوع در فلسطین به زبان عبرانی.
۲. انجیل مَرقُس (Mark)، توسط مَرقُس از شاگردان بطرس رأس¬الحواریین به زبان افرنجی (فرنگی).
۳. انجیل لوقا (Luke)، توسط لوقا طبیب در اسکندریه به زبان یونانی.
۴. انجیل یوحنّا (John)، توسط یوحنّا از حواریین به زبان یونانی.
هر یک از این چهار مؤلّف، به جای ثبت و ضبط دقیق مکالمات و نصایح یسوع، هر چه را در خاطر داشته و به هر نحو فهمیده ضبط کرده است. از این رو، حتّی در مشترکات، با یکدیگر انطباق کامل ندارند. در واقع، هر انجیل بازتاب خاطرات و نظرات مؤلف آن است.
مریم (= زن عبادت کننده در زبان عبرانی) مادر عیسی مسیح در زمان نامزدی با یوسف دریافت که از روحالقدس آبستن شده است. یوسف برای رهایی از رسوایی تصمیم به جدایی از مریم گرفت، ولی در خواب فرشته¬ای از سوی خداوند بر او ظاهر شد و گفت که بی هیچ بیم مریم را که از روح¬القدس آبستن است به خانۀ خود ببرد و فرزند پسر را عیسی نام گذارد. یوسف چنان کرد و تا زاده شدن عیسی مسیح در بیت اللحم (= خانۀ گوشت، به اعتبار تعلّق یافتن روحالقدس به لحم یسوع در آن مکان “بعد از تولّد” او) به مریم نزدیک نشد. بنا بر انجیل متّی، شجره¬نامۀ عیسی مسیح با ۴۲ پُشت به ابراهیم می¬رسد: چهارده نسل از ابراهیم تا داوود، چهارده نسل از داوود تا جلاء بابِل و چهارده نسل از جلاء بابل تا ولادت عیسی. (متّی: ۱-۲) این شجرهنامه بین یهودیان و مسیحیان مورد اختلاف است. ***
انجیر. نحوۀ تشکیل میوۀ انجیر در طبیعت پیچیده و خارج از دایرۀ دانش عمومی است. در تورات از انجیر مکرّر نام برده شده، ولی در قرآن فقط یک بار آمده و به آن سوگند خورده شده است. روزی یسوع گرسنه شد و بر درخت انجیری نظر کرد و در آن چیزی غیر برگ نیافت، به درخت گفت که زین پس از تو میوه¬ای هرگز بیرون نیاید. درخت فیالحال خشکید. شاگردان تعجّب کردند. یسوع گفت حقیقت آن است که اگر شما را ایمانی باشد، نه فقط میتوانید درخت انجیر را بخشکانید، بلکه به کوه میگویید حرکت کن و خود را به دریا بینداز و چنان میشود. (متّی: ص ۵۱ و مَرقُس: ص ۹۶) همان طور که در درخت انجیر هرگاه شاخه¬ها نرم شود و برگ¬های آن بیرون آید، می¬دانید که تابستان نزدیک شده است، برای آمدن مسیح بر درِ خانه¬های شما نیز نشانههایی وجود دارد. (متّی: ص ۵۹ و مَرقُس: ۱۰۱) یسوع در اهمیّت توبه این مَثَل را گفت که باغبانی به درخت انجیری که پس از سه سال هنوز میوه نداده بود، یک سال دیگر زمان داد تا میوه دهد وگرنه آن را قطع خواهد کرد. (لوقا: ص ۱۴۷)
***
خردل. خردل در فارسی و عربی نام چند گونه گیاه از تیرۀ کلم است که بذر آن بسیار کوچک و وزن هزار دانۀ انواع آن در حدود ۳ گرم است. خردل در تورات نیامده، ولی در قرآن دو بار از آن نام برده شده است: یکی در آیۀ ۴۷ سورۀ ۲۱/انبیاء که … اگر عملی ثواب به اندازۀ دانۀ خردلی باشد، آن را به حساب آوریم، و دیگر در آیۀ ۱۶ سورۀ ۳۱/لقمان که اگر عملی ثواب آن به اندازۀ دانۀ خردلی باشد و در دل تخته سنگی یا در آسمانها یا در زمین نهفته باشد، خداوند آن را به حساب میآورد.
در انجیل سه بار از خردل به عنوان کوچک ترین دانه نام برده شده و عبادت مردمان در برابر عظمت ذات او چون دانۀ خردل دانسته شده است. یسوع مَثَلی برای ایشان آورد که ملکوت آسمان¬ها مانند دانۀ ریز خردل است، ولی ریع و حاصلش بیشتر است. هرگاه کسی دانۀ خردل را بکارد، پس از مدتی از همۀ سبزی¬ها بزرگتر شود و درختی گردد که مرغان هوا در سایۀ شاخه¬های آن جای گیرند. یعنی قلمرو الهی، در مقابل ارادۀ الهی، به دانۀ خردل تشبیه شده است. (متّی: ص ۳۴ و مَرقُس: ص ۸۰ و لوقا: ص۱۴۸).
روزی شاگردان در خلوت از یسوع پرسیدند که چرا ما قادر نیستیم شیطان را از خود بیرون کنیم؟ یسوع گفت: حقیقت آن است که ایمان شما کم است. اگر به قدر دانۀ خردل ایمان داشتید، وقتی به این کوه می¬گفتید از اینجا به جای دیگر برو، کوه حرکت می¬کرد و بر او دشوار نبود (متّی: ص ۴۳) یا به درخت توت میگفتید که جانب دریا رو و در آنجا کاشته شو. (لوقا: ص ۱۵۵)
در ادب فارسی نیز خردل، در اشاره به دانۀ آن، به معنای ذرّه و مقدار ناچیز آمده است، با پنج بیت به ترتیب از انوری، ابوالفرج رونی، جامی، سعدی و نظیری نیشابوری:
با کمال تو فلک یک نقطهست / با وقار تو زمین یک خردل
از وقارش به صدهزاران رنج / نکشد کوه قاف یک خردل
[در برابر وقار و سنگینی او، کوه قاف دانۀ خردلی بیش نیست.]
هر که را خر ساخت شهوت نیم خردل، گو به عقل / خود به فهم خُرده بینان نیم خردل هم خر است
خر در مصراع اول بیت بالا نام حیوان و در مصراع دوم به معنای بزرگ است. نیم خردل در مصراع اول کنایه از مقدار بسیار ناچیز و در مصراع دوم نصف کلمۀ خردل یعنی خر است که به مقدار زیاد اشاره دارد.
زان گنج¬های نعمت و خروارهای مال / با خویشتن به گور نبردند خردلی
در این قبیله مرا نیست قدر یک پشّه / در این طویله مرا نیست قُرب یک خردل
یک دانۀ خردل را خردله مینامند، با دو بیت از اوحدی مراغه¬ای و سعدی:
چون اوحدی از مستی سر بر نکنی، ار من / در جام تو زین افیون یک خردله اندازم
میازار عامی به یک خردله / که سلطان شبان است و عامی گله
***
رَز. در تورات، داشتن تاک و تاکستان و استفاده از آن اهمیّت بسیار دارد و در قرآن از ایجاد باغ انگور با دیگر درختان میوه مکرّر سخن رفته است. در انجیل نیز از باغ انگور یاد شده است. (متّی: ۵۲ و مَرقُس: ۹۷) زمانی یسوع به شاگردان جامی داد که بیاشامند و گفت من از این وقت فشردۀ انگور [شراب] را نمیآشامم تا روزی که با شما در ملکوت پدرم بیاشامم. (متّی: ۶۴) یسوع گفت: من رَز حقیقی هستم و پدرم مرا غرس کرده و هر شاخی که در من باشد و میوه ندهد پدر آن را قطع می¬کند و هر شاخی که میوه می-دهد آن را پاک می¬کند تا میوه های بسیار بیاورد. شما پاکانید و در من ثابت باشید تا میوه برآورید وگرنه میوهای نمی¬آورید و میخشکید و بیرون افکنده میشوید و در آتش می¬سوزید. من در پدرم ثابت هستم. (یوحنّا: ص ۲۱۱) پاک کردن شاخههای میوه دهنده احتمالاً به هَرَس سالانۀ تاک اشاره دارد که از آن به صورت تزکیه یا زکاة نام میبرند تا عملکرد آن بیشتر و حبّههای انگور آن درشتتر شود، با بیتی از سعدی:
زَکاة مال بدر کن که فضلۀ رَز را / چو باغبان ببُرد بیشتر دهد انگور
***
گندم. کشت¬و¬کار گندم در سرزمین فلسطین بدون آبیاری و به صورت دیم با آب باران بوده است. در ۲۵ آیه از تورات به کشت یا برداشت گندم و دانه یا آرد آن اشاره شده و گندم نشانی از نعمت و عنایت الهی بوده است. گندمی که در تورات و انجیل آمده از اسلاف گندم امروزی با دانۀ ریزتر و پوستۀ سخت¬تر بوده است. در قرآن مکرّر از حبّ به معنای دانه نام برده شده که، مبتنی بر قرائن، به گندم یا جو اشاره دارد، از جمله در آیۀ ۱۲ سورۀ ۵۵/رحمن از حبّ یا دانۀ باپوست نام برده شده که احتمالاً به جو یا یکی از دو گونۀ قدیمی گندم به نام (Triticum dicoccum) emmer یا (Triticum spelta) spelt اشاره دارد. این دو گونه از اجداد گندمهای اصلاح شدۀ بدون پوست و پُرمحصول امروزی هستند که در گذشته در عربستان و بین النهرین شایع بودهاند. این گونهها حتّی پس از خرمنکوبی در پوست باقی میماند، ولی در آسیاب پوست آن جدا میشود و به صورت کاه درمیآید.
در انجیل آمده که روزی یسوع گفت ملکوت آسمانها به آدمی ماند که زراعت کند و تخم نیکویی بکارد. وقتی که مردم در خواب [غفلت] روند، دشمن او در میان حاصلِ او تخمی میکارد که آن تخم نیکو را باطل کند. صاحب زرع یا خداوند به غلامان میگوید اکنون نروید آن تخم بد را جمع کنید که مبادا گندم را نیز با آن بکَنید، بلکه در وقت درو یعنی روز رستاخیز به دروکنندگان یا فرشتگان میگوید که اول تخم بد را جمع کنند و دسته دسته در جهنّم بسوزانند و بعد گندم را جمع کنند و در انبار او [بهشت] بگذارند. یسوع گفت که کشت نیکو، پسران ملکوت، تخم بد، پسران بدکاران و دشمنی که تخم بد کاشته شیطان است. (متّی: ص ۳۴)
خرمن گندم یا جو را میکوبند و ساقه و برگ و سبوس آن را که از دانه جدا میشود کاه یا کاه و کُلَش مینامند. خرمن را بر باد میدهند و با این عمل کاه سبک از خرمن جدا میشود و دانه سنگین برجای میماند. در جای دیگر نیز آمده که کسی از سوی خداوند خرمن را پاک می¬کند، دانهها را در ظرف جمع می¬کند و کاه آن را با آتشی که خاموش نمیشود می¬سوزاند. (متّی: ص۱۰) در وقتی دیگر یسوع به شاگردان گفت که کار درو کردن بسیار است و کارکنان کم هستند، از صاحب محصول بخواهید تا کارکنانی بفرستد. در اینجا، مراد از صاحب محصول پروردگار است و دروکردن کنایه از جدا کردن مردمان خوب از بد است، به تمثیل جدا کردن دانه از کاه. (متّی: ص ۲۴)
یسوع گفت: به درستی که دانۀ گندم اگر به خاک نیفتد و نمیرد، تنها باقی بماند و اگر در خاک بیفتد و
بمیرد دانه های بسیار بار آورد. آن کس که دوست دارد جان خود را هلاک میکند. اگر کسی مرا خدمت کند باید که به من ملحق شود و هر جا که من باشم در آنجا باشد و پدر من او را تکریم کند. من هرگاه از زمین بلند شدم، هر کسی را که بخواهم به جانب خود میکِشم. (یوحنّا: ص ۲۰۶) به نظر میرسد عیسی در این موعظه شهادت در راه او و خدا را ترویج میدهد با این تمثیل که هرکس در این راه بمیرد، چون دانۀ گندم که دوباره از خاک سر برزند، با او برخواهد خاست.
یسوع در روز شنبه به جانب زراعتها رفت. شاگردان او گرسنه شدند، پس خوشه¬های گندم را می چیدند و در میان دو دست می¬مالیدند، یعنی دانه¬ها را از سبوس جدا می-کردند و می¬خوردند. به یسوع گفتند که اینک شاگردان تو کاری میکنند که در روز شنبه حلال نیست. یسوع شواهد و مواردی را ذکر کرد و نتیجه گرفت که خوردن نان روز شنبه با حضور او حرام نیست. (متّی: ص ۲۹ و لوقا: ص ۱۲۴)
از گیاهان دیگری نیز در اناجیل اربعه نام برده شده است: نعناع و شبت و گشنیز (متّی: ص ۵۶) و نعناع، سُداب و سبزیهای مختلف (لوقا: ص ۱۴۳) که از آنها مالیات میگرفتند. نی که باد آن را به حرکت درمی¬ آورد. (متّی: ص ۲۷) کُندُر که وقتی مردم با شادی بسیار به آن خانه آمدند و طفل [یسوع] را با مادر او مریم یافتند، او را سجده کردند و ظرف¬های خود را گشودند و برای او قربانی¬ها و نذرها از طلا و کُندر آوردند. (متّی: ص ۹ و لوقا: ص ۱۲۷) نخل که گروهی هنگام عید و در استقبال از یسوع در اورشلیم شاخههای آن را به نشانۀ پیروزی در دست گرفتند (یوحنّا: ص ۲۰۵) و این مطابق با تورات است که “شاخ نخل بگیرید و در پیشگاه الهی شادمانی کنید.” (لاویان، ۲۳:40) این نیز در انجیل آمده که “آیا انگور یا انجیر از خار و خسک به دست میآید؟ از درخت نیکو میوۀ نیکو و از درخت بد میوۀ بد بیرون می¬آید، یعنی کار نیکو از ذخیرۀ نیکوی مرد شایسته و کار بد از نهاد مرد بدکار بیرون میآید.” (متّی: ص ۱۸ و لوقا: ص ۱۲۷) شاید این مَثَل عربی که “من يزرع الشوك لا يحصد العنب” (کسی که خار میکارد انگور برداشت نمیکند) از اینجا آمده باشد.